موضوعات آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
|
عشق ق ق ق ق
سرنوشت را کی توان از سر نوشت
بی تو غمناک ترین شعر غروب انگیزم باغ بی ریشه ام و هم نفس پائیزم مانده ام در پس، پس کوچه تنهائی خویش شود آیا که از این در به دری بگریزم؟ گرچه پنداشته ام لایق چشمانت نیست دل ناقابلم و این غزل ناچیزم هر چه گشتیم در این شهر نبود اهل دلی که بداند غم دلتنگی و تنهائی من نظرات شما عزیزان:
|
|||||||||||||||||
![]() |