موضوعات آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
|
عشق ق ق ق ق
سرنوشت را کی توان از سر نوشت
سه شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, :: 23:45 :: نويسنده : صالح
{به نام خداوندی که عشق را آفرید} نمیدونم از کجا بگم واز چی بگم؟! فقط میدونم آرزوی خوشبختی واسش دارم،مگرنه اینکه خوشبختیش همیشه آرزوم بود حالا به این آرزومم رسیدم و خدا را شکر می کنم و هیچ موقع اعتراضی به تقدیر وسرنوشت خدا نداشتم دوستان عزیز از همه ی شما تشکر می کنم که گاها به وبلاگ بنده حقیر سر می زدید ومرا خوشحال می کردید با نظرات زیبا ودلنشین خود وامیدوارم همگی مرا حلال کنید. امشب یکی از سخت ترین شب های زندگی من هست!!!! ویکی از بهترین شب های........ شب ازدواجشه ای دل عزاداری کن من دارم میترکم خدا خودت کاری کن که جلو چشم همه نگیره بوس از لبش فکر آبروی من باش آبرو داری کن یادم نمیره ای خدا تموم حرفاش دست یکی دیگه رو گرفت تو دستاش چشمای اونم مثل من از گریه خیسه اما خودم خوب میدونم از شوق اشکهاش مبارکش باشه خدا از اون گذشتم بزار خیال کنه ازش آسون گذشتم راضی شده به مرگ من میخوام بمیرم دست کشیدم از زندگیم از جون گذشتم یادم نمیره ای خدا تموم حرفاش دست یگی دیگه رو گرفت تو دستاش چشمای اونم مثل من از گریه خیسه اما خودم خوب میدونم از شوق اشکهاش چی فکر میکردم چی شد چه ساده بودم یه عاشق خشک باور دل داده بودم خیال میکردم که هنوز برام میمیری نمی تونستم از چشات افتاده بودم
خدانگهدار همین حالا.....
نظرات شما عزیزان:
vaghan sakhte gozashtan az kasi ke hame zendgite.momkne beshe azash gozasht vali hichvaght nemishe khaterehasho faramoshkar
|
|||||||||||||||||
|